قرآن کریم در آیات بسیاری به این موضوع پرداخته است . اما در دو سوره ی کریمه و چند آیه این واجب را به تفصیل بیان کرده و پیامبر عظیم الشأن را به ابلاغ آن امر فرموده است.
1- در سوره ی احزاب به پیامبر (ص) چنین خطاب می کند : « ای پیغمبر[گرامی ] با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای این که آنها [به عفّت و حرّیت ] شناخته شوند تا تعرض و جسارت [ هوسرانان ] آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا ( در حق خلق ) آمرزنده و مهربان است».
در آغاز این آیه کیفیت حجاب بیان شده است که باید سرتا قدم را پوشاند و در پایان آیه ، فلسفه ی حجاب را توضیح داده است .
2- در سوره ی نور آیه 30 چنین می فرماید :
ای رسول ! زنان مؤمن را بگو تا چشم ها [ از نگاه ناروا] بپوشند و فروج و اندامشان را از [از عمل زشت ] محفوظ دارند و زینت و آرایش خود – جز آنچه قهراً ظاهر می شود – بر بیگانه آشکار نسازند . باید سینه و برودوش خود را به « مقنعه» بپوشاند و زینت جمال خود را آشکار نکنند ، جز برای شوهرانِ خود و پدرانشان و شوهر و پسرانِ خود و برادرانِ خود و پسرانِ برادر و خواهران ِ خود و زنانِ خود ( یعنی زنان مسلمان )... .
درباره ی این آیا ت، تحت عنـوان شأن نزول پس از این توضیح بیشتری خواهیم داد . اما دو نکته ی قابل ذکر و با اهمیت در این دو آیه وجود دارد که به انها اشاره می کنیم.
1- از آیه ی 30 سوره نور چنین برداشت می شود که زنان مسلمان نباید زیبایی هایِ خود را برای زنان غیر مسلمان نمایان سازند که آنها برای خود تعریف نمایند ، تا چه رسد به این که مردهای غیر مسلمان زنان مسلمان را نظاره کنند ، جمال و زیبایی های آنها را ببینند و این نشانه ی توجه عمیق اسلام به عفت و کرامت زنان مسلمان است.
2- و از آیه ی 59 سوره ی احزاب ، فلسفه یِ حجاب و ضرورت آن روشن می شود.
فلسفه ی حجاب
فلسفه ی حجاب در اسلام ، حفظ شأن و مقام و کرامت انسانی زنان مسلمان است که در قسمت آخر آیه ی 59 سوره ی احزاب بدان پرداخته شده است . می فرماید:
ذالکَ اَدنی ان یعرفن فلا یوُذین.
این مناسب تــرین پوشش بــرای ناشناخته مانـدن آنهاست ، پس بدین سبب مورد اذیت واقــع نمی شوند.
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ، ذیل این آیه چنین توضیح می دهد . « پوشش تمام بدن نزدیکتر به فهم این امر است که زنان به اهل سِرّ و صلاح و شایستگی شناخته شوند و اهل فسق آنها را مورد تعّرض قرار ندهند ».
فلسفه ی حجاب ، محوظ ماندن زنان از تعرّض برخی مردان هوسباز و در امان ماندن مؤمن از تحرک غریزه و احساسات اعلام شده است.
وجود غرایز در حیوان و انسان از حکمت های الهی برای بقای نسل است . حیات جمعی حیوانات به صورت نوع ، به وجود آن بستگی دارد و تأمین خردمندانهو بی افراط و تفریط آن در چار چوب ضوابط قانونی و شرعی ، از تأکیدهای آیین مقدس اسلام است تا ضمن بهرمندی از آن ، شأن و منزلت انسان نیز محفوظ بماند و دامن عفاف و تقوایش آلوده نگردد و به کرامت انسانی آسیبی وارد نشود . بدین جهت ، چنان که توضیح دادیم ، در سوره ی نور به مردان و زنان دستور پاکدامنی و حفظ عفّت و پاک نظری داده شده است.
[ ای رسول ما] مردان مؤمن را بگوتا چشم ها [ از نگاه ناروا ] بپوشند و فروجو اندامشان را [از کار زشت با زنان ] محفوظ دارند که این برپاکیزگی [جسم و جان ] شما اصلح است و البته به هر چه کنید کاملاً آگاه است.
خداوند متعال به زنان دستور می دهد زیبایی ها و زیورهایشان را از مردان نامحرم پوشیده دارند و با آشکار ساختن آنها فتنه و فساد بر پا نکنند و موجب تحریک احساسات نگردند . مبنای جامعه ی اسلامی بر رعایت تقوا ، ورع ، پارسایی ، عفاف و پاکدامنی است . برای تحقق این هدف باید از عوامل تحریک کننده و فسادانگیز جلوگیری شود . مسلمانان باید در رابطه با اموری که به طور طبیعی می تواند عامل گسترش فساد و تباهی سوق دهد و جامعه را دچار ناهنجاری های جسمی و روحی نماید ، بر حذر باشند . حکم وجوب عِفاف ورزی مردان و زنان در نگاه و خودداری از ارتکاب اَعمال منافی عِفّت و لزوم حجاب کامل برای زنان ، در این راستا صادر شده است.
شأن نزول آیه ی شریفه ی وجوب حجاب
امام باقر (ع) درباره ی نزول آیه ی شریفه ای از سوره ی نور (آیه ی 31) چنین فرموده اند :
« جوانی از انصار رسول خدا(ص) در مدینه ی منوّره از محلی عبور می کرد . از جهت مقابل این جوان ، زنی در حال عبور بود . هر چند مِقنعه ی کوچکی بر سر داشت ، اما سفیدی سینه و گردن تا بنا گوشش نمایان بود – البته در آن زمان سنّت این بود که زنان روسری یا مقنعه ای که بر سر می بستند تا پشت گوش ها بیشتر امتداد نداشت . زیبایی زن عابر نگاه جوان را به خود جلب کرد و احساسات او را تحت تأثیر قرار داد . قلبش مضطرب شد و عِنان اختیار را از کف داد . با وجودی که آن زن از مقابلش عبور کرده بود ، همچنان نگاهش او را در امتداد کوچه تعقیب می کرد . هر از گاهی چند برمی گشت و از پشت سر به آن زن نگاه می کرد . بدین سان جوان می رفت تا به داخل کوچه ی مورد نظرش وارد شد . در این رفت و برگشت ها که با مشغولیّت هیجان روحی همراه بود ، متوجه قطعه ی استخوان و یا شیشه ای که از دیوار کوچه بیرون زده بود نگردید . گوشه ی صورتش به آن برخورد کرد و خون سرو صورت و لباس هایش را فرا گرفت . وقتی به خود آمد لباش هایش را به خون آغشته دید . از آشفتگی و حالتی که پیدا کرده بود ، سخت ناراحت شد . با خود گفت : به خدا سوگند ! با همین سر و وضع خدمت رسول خدا می روم و به آن حضرت شکایت می کنم.
« سپس با همان حال به محضر پیامبر (ص) رسید . رسول خدا که او را در آن وضعیت مشاهده کردند علت را جویا شدند . جوان تمام ماجرا را برای پیامبر (ص) تعریف کرد . بدان هنگام جبرئیل فرود آمد و آیه ی شریفه ی قل للمومنین یغضون مِن ابصارهم را تا آخر آیات حجاب بر پیامبر قرائت نمود ».
حجاب و بر ملا بودن زیبایی و زیور زنان ، موجب جلب توجّه نامحرمان شده و برانگیزنده ی فتنه و فساد است . از طرفی ، وقار و شخصیت والای زنان که باید اساس و بنیان خانواده بر ان استوار گردد دستخوش حوادث و تحت الشعّاع جنبه های ظاهری واقع می شود و ارزش و کرامت زنان دانشمند و فاضل نادیده گرفته می شود.
اسلام به منظور پاسداری از حرمت و کرامت و شخصیت واقعی زنان ، حجاب را مقرر داشت تا شؤون اجتماعی آنان محفوظ بماند و از قربانی شدن فضایل و کرامتشان در پای ظواهر دنیوی جلوگیری نماید . نگاه ها را به اندیشه تبدیل کند و از ظاهر به باطن ارجــاع دهد و دست رد به سینه ی ظاهر بینان زند.
تأملی در مسأله حجاب
با دقت در فلسفه ی حجاب و شأن نزول آیات یاد شده ، می گوییم :
حجاب : یعنی درکمالات زنان اندیشه کردن،
حجاب : یعنی به جای شخصی شخصیت را دیدن،
حجاب : یعنی در کرامت و فضیلت زنان فکر کردن،
حجاب : یعنی گوهری پربها در صدف داشتن،
حجاب : یعنی به همه ی نامحرمان و ظاهربینان « نه » گفتن،
حجاب : یعنی ...
اگر آیات شریفه ای که درباره ی حجاب صدور یافته به دقّت مورد عنایت قرار گیرند، پاسخی جامع برای ظاهر بینان هوسباز به همراه دارند.
موضوع حجاب و تأکید بر عفاف ، در همه ی ادیان الهی مطرح بوده است . برای اثبات این موضوع ، به داستانی از قرآن کریم اشاره می کنیم.
از حضرت موسی بن جعفر (ع) در تفسیر آیه ی شریفه ی :
یا ابتِ استاجِرهُ اِنَّ خیرَ مِن اِستجارتَ القویُ الأَمین ، روایت شده است که آن حضرت فرمود :
« حضرت موسی بن عمران (ع) به دلیل ترس از فرعونیان از مصر خارج شد . حیران و سرگردان می رفت تا بر سر چاه های آب مدین رسید . گروهی از چاه آب می کشیدند و گوسفندان خود را آب می دادند . در گوشه ای دو دختر جلو تعدادی گوسفندان را به زحمت گرفته بودند . حضرت موسی (ع) نزدیک رفت و پرسید : چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید ؟ گفتند : پدر ما پیر مرد است و قادر به انجام کارهای سخت نمی باشد . ما منتظریم تا دیگران دام های خود را سیراب کنند ، آن گاه گوسفندان خود را از باقی مانده ی آب ها ، آب دهیم.
دل حضرت موسی (ع) به رحم آمد . چاه آب دیگری بود و سنگ بزرگی بر آن نهاده بودند . حضرت موسی به تنهایی آن سنگ را از چاه برکشید و گوسفندان را سیراب کرد . سپس آنها روانه منزله شدند . حضرت موسی به سایه ی درختی بار گشت و از خداوند تقاضای کمک نمود.
دختران شعیب آن روز زودتر به خانه رسیدند . پدر علت زود آمدن را جویا شد . موضوع را گزارش کردند . حضرت شعیب فرمود : یکی از شما برود و او را گزارش کردند حضرت شعیب فرمود : یکی از دختران شعیب نزد حضرت موسی آمد و از او خواست که برای گرفتنِ مزد کارش به خانه ی شعیب برود . حضرت موسی پذیرفت . وقتی به راه افتادند ، دختر حضرت شعیب به عنوان راه بلد ، جلو افتاد . حضرت موسی فرمود : شما از پشت سر من حرکت کنید . دختر گفت : شما راه را نمی دانید . حضرت فرمود: شما از پشت سر بیایید ، هر جا که من اشتباه رفتم راهنمایی ام کنید . زیرا من ازخانواده ای هستم که از پشت سر به زنان نامحرم نگاه نمی کنند.
روایات و مسأله ی حجاب
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: « برای زن مسلمان شایسته نیست مقنعه و لباسی بپوشد که اندامش را نپوشاند ».
روزی پیامبر (ص) از اصحاب خود پرسیدند : «زنان در چه حالتی به خداوند نزدیک ترند ؟ » خبر این سؤال به حضرت زهرا (س) رسید. ایشان در پاسخ پیامبر عرض کردند : « زن خانه داری که نامحرم او نبیند » پیامبر (ص) با شنیدن این جواب فرمودند : « فاطمه پاره ِتن من است ».
امام علی (ع) فرمودند : « چشم ها صیدگاه شیطانند» . و « چشم دیده بان فتنه است ».
رسول خدا (ص) فرمودند : « از فزونی ِنگاه حذر باشید که بذر هوای نفس را می پاشد و غفلت به بار می آورد ».
امام علی (ع) فرمودند : « اگر چشم را به شهوت باز کنی ، نتیجه اش نابینایی قلب است ».
امام صادق (ع) فرمودند: عیسی بن مریم (س) به اصحابش می فرمود : از نگاه های بی جا بر حذر باشید که در دل شهوت را می کارد و برای صاحبش فتنه به بار می اورد » . و باز فرمودند : مسیح (ع) می فرمود : از نگاه به امور ممنوعه بر حذرباشید که بذر شهوات را می باشد و گیاه فسق به بار می آورد ».
رسول خدا (ص) فرمود: «خشم خدای عزوجل شدت می گیرد بر زن شوهرداری که نگاهش را ازغیر شوهر و یا افراد غیر محرمش پر کند».
درباره ی نگاه به نامحرم روایت فراواناست که بدین مقدار بسنده کردیم . آنچه در این بحث بیشتر اهمیت دارد و روایات هم در ان باره بسیار است ، وجوب حجاب برای بانوان است . به عنوان نمونه ، به چند روایت اشاره می کنیم.
زنی عطر فروش به نام « حولاء » گاهی برای خانواده ی رسول خدا (ص) عطر می آورد . روزی پیامبر (ص) خطاب به او فرمود :
«ای حولاء ! زینت هایت را برای غیر شوهرت آشکار مکن . برای زن روانیست ساق های دست و پای برهنه اش را نامحرم ببیند . اگر کسی چنین کند لعنت و خشم خدا و لعن فرشتگان و عذاب دردناکی برای خود آماده کرده است . « ای حولاء ! زنانی که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند ، زیبایی و زینت های خود را بر نامحرمان آشکار نمی کنند که اگر چنین کنند ، دین خود را فاسد و خشم خدا را برانگیخته اند ».
امیرالمؤمنین (ع) در وصایای خود به فرزندش حضرت مجتبی (ع) فرمود : « پسرم ! همسرانت را در حجاب داشته باش ، زیرا خیر تو و انها در حجاب کامل آنها ست و باز با حجاب کامل از خانه بیرون رفتن آنها بهتر از ان است که نامحرم غیر مورد اعتمدی به منزلت وارد شود . اگر ممکن باشد که همسرانت را جز تو کسی نشناسد ، انجام بده ».
حضرت زهرا (س) و مسأله ی حجاب
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدرانش و از امام علی (ع) روایت کرده است که فرمود : « شخص نابینایی از حضرت فاطمه ی زهرا (س) اجازه ی ورود خواست . فاطمه ی زهرا (س) خود را با حجاب کامل پوشاند و سپس اجازه ی ورود عنایت فرمود . پیامبر خدا (ص) فرمود : دخترم ، چرا حجاب پوشیدی ؟ او مردی نابینا است . حضرت زهرا عرض کرد : اما پدر ، من نابینا نیستم ، به علاوه این که ، او بوی عطر بدن را استشــمام می کند . پیامبر (ص) فرمود : « گواهی می دهم تو پاره ی تن من هستی ».
ابونعیم اصفهانی که از علمای سُنّت و جماعت است و در صدو سی هجری درگذشته است ،کتابی در وصفِ گزیدگان خدا به نام حِلیه الأولیاء و طبقات الاصفیاء در چند مجلّد نوشته و فصلی را به فاطمه ی زهرا (س) اختصاص داده است . در ضمن این فصل به اسنادِ خود از عمرانن بن حُصین چنین می نویسد : « روزی پیغمبر به من گفت :
- با من به دیدن فاطمه نمی آیی؟
- چرا . و با هم به خانه ی فاطمه رفتیم . پیغمبر رخصت خواست ودخترش اجازت داد.
- با کسی که همراه من است داخل شوم؟
- پدر ، به خدا جز عبائی ندارم!
- دخترم خودت را با آن عبا چنین و چنان بپوش و دستور پوشیدن داد ... ».
از این روایات و نظیر اینها اهمیت حجاب و دوری از نامحرمان و مطیع فرمان خداوند در رعایت کامل حجاب از عملکرد زهرای مرضیه مستفاد می شود .
حضرت فاطمه ی زهرا ( س) سخت مقیّد بودند که مطابق دستورالعمل کتاب خدا ، رد کلیه واجبات از جمله حجاب ، رفتار نمایند . بدین منظور ، آن گاه که بــرای اقامه ی دعوی علیه خلیفه ی اول درباره ی فدک ، قصد رفتن به مسجد را کردند ، نخست برابر دستور آیه ی شریفه ی قرآن که می فرماید : « و لیضرِبنَ بنَ بخُمُر علی جُیوبِهِّنَ » مقنعه بزرگی بر سر مبارک افکندند ، چنان که تمام سرو گردن تا بالای سینه را پوشاند و سپس مطابق آیه ی شریفه ی سوره ی احزاب که می فرماید : یُدنینَ علَهینِّ مِن جلابیبهّنَ ، چادر عربی بلندی روی مقنعه بر سر نهادند و بدین ترتیب ماده ی رفتن به مسجد شدند .گروهی از زنان فامیل اطراف حضرت را گرفته بودند ، چنان که مشخصنبود کدام زهرای مرضیّه است و مانند رسول خدا قدم بر می داشتند . بلندی چادر حضرت گاه موجب می شد که پای همراهان روی دامن چادر قرار گیرد .
این نوع پوشش به دلیل رعایت دستور آیه ی مبارکه قرآن صورت می گرفت که آن حضرت مطابق آیه ی سوره ی نور ، مقنعه پوشید و مطابق آیه سوره ی احزاب چادر بر سر کرد .
اگر الگوی زنان مؤمن حضرت زهرا (س) – است که هست – راه و روش آن بانوی بزرگ عالم اسلام باید ملاک رفتار و منش زنان مسلمان باشد .
حضرت زینب (س) و الگوی حجاب
پس از حضرت زهرا (س) ، منش حضرت زینب (س) به عنوان الگوی حجاب بیان می شود. در روایتی از یحی مازنی نقل شده است که گفت : « من در همسایگی امیرالمؤمنین (ع ) در مدینه زندگی می کردم و در مجاورت خانه ای بودم که حضرت زینب (س) در آن جا ساکن بود . به خدا سوگند ، هیچ گاه شخص آن بانو را ندیدم و صدایی از او نشنیدم . هرگاه قصد زیارت جدّش رسول خدا (ص) را می نمود ، شب به زیارت آن حضرت می رفت و این در حالی بود که برادرش حسین (ع) از سمت چپ او حرمت می کردند و امیر المؤمنین پیشاپیش در حرکت بودند . و همین که نزدیک مرقد مطهر پیامبر (ص) می رسید ، نخست امیرالمؤمنین (ع) روشنایی قندیل ها را خاموش می کرد یک نوبت که حضرت مجتبی دلیل خاموش کردن چراغ ها را از پدرش سؤال کرد ، ایشان فرمودند : « خواهرت زینب همراه ماست . شاید نامحرمی او را ببیند » .
این دو بانوی بزرگ حضرت فاطمه و حضرت زینب (س) الگویزنان مؤمنه اسلامی هستند و خانم ها باید رفتار و منش آن بزرگواران را الگوی زندگی خود قرار دهند.
ولی متأسفانه ، امروزه دشمنان اسلام برای بی عفاف کردن زنان مسلمان و گسترش فساد ، تهاجم و هیاهوی بسیاری به راه انداخته اند .